سارا: اینجا لانه خرگوش

روزی روزگاری توی دوران جادوگرها ، جادوگر باهوش نام واقعیشو ، ارزشمندترین دارایی خودش میدونست که خطرناکترین تهدید برای سلامتش هم بود چرا که اگه حتی دشمنی ضعیف و نهیف هم نام واقعی جادوگر رو میفهمید اونوقت با ساده ترین طلسم ها میتونست جادوگر رو به سلطه خودش در بیاره یا اون رو از بین ببره .

وقتی به عصر روشنگری رسیدیم یا که دوران انقلاب صنعتی رو گذروندیم افکار دوران جادوگری خرافاتی بیش نبود اما امروز انگار که چرخ برگشته و دوباره نگرانی نام های واقعی اون رو داریم . vernor vinge از رمان نام های واقعی true names چه شروع عجیبی ! میشه بهم بگی ماجرای این رمان چیه ؟

ضیا : اولین بار اسمش رو از یک بیت کوینر ناشناس تو توئیتر شنیدم . یه قسمت هایش هم خوندم ، داستانش هم در مورد یک تیم هکره که همینطور که میدونیم هکرها اسم های واقعیشون رو به هم نمیگن یا توی اینترنت جار نمیزنن اسماشون چون مطمئند که براشون دردسر میشه . یه سری قوانین جالب هم داشتند بین خودشون ، میگفتند که هیچ وقت کسی نباید اسم واقعیشو لو بده ،چون اگه لو بره اونوقت همون مهره ضعیفی میشه که مثل همین خرافات دوران جادوگری میتوته برده دشمن بشه یا که گرفته بشه و به حبس کشیده بشه مثلا تحت فشار کسی یا سازمانی قرار بگیره و اونوقت بین هم تیمی هاش نفوذ کنه و کم کم سعی کنه بقیه تیم هم افشا کنه . رمان خیلی جالبیه . داستان هکرها اون نگاه اولیه که نویسنده ساخته که ما باید سعی کنیم ازش بگذریم و بین خطوط بخونیم که منظورش رو متوجه بشیم .در واقع در مورد Privacy یا همون حریم شخصی افراد صحبت میکنه در مورد دنیای دیجیتال ، در مورد سانسور کردن افراد و سرکوب آزادی بیان و اینجور موضوعاتیه . البته اینو هم بگم که این رمان تو سال 1981 نوشته شده وقتی هنوز عصر اینترنت رو به شکل امروزی ندیده بود نویسنده و خیلی جالبه که آینده مشابه ای رو تصور کرده .

سارا : پس مقدمه خوبیه برای قسمت دهم و سفرمون به لانه خرگوش بیت کوینه . عنوان این قسمت : ساتوشی ناکاموتو ساتوشی ناکاموتو مخترع ناشناس بیت کوینه . کسی که بعد از گذشت بیش از یک دهه هنوز کسی درست نمیدونه هویت واقعیش کی بوده . در اواخر سال 2008 کاربری با اسم مستعار ساتوشی ناکاموتو توی لیست ایمیلی جامعه کاربران سایفر پانک ها Cypherpunks که به اسم سایفر پانک میلینگ لیست معروف بود یه مقاله ای منتشر میکنه ، اون مقاله والپیپر بیت کوین بود که توش میگه یه سیستم پولی شخص به شخص مطرح میکنند و توی این نه صفحه توضیح میدند که این سیستم چطوری میتونه کار کنه و ایده ای که دارند چیه ! اون لیسته ایمیلی در واقع یه جامعه ای بود از کاربرهایی که فعالان حقوق ، آزادی های فردی، حریم خصوصی ، آژادی بیان و طرفدار استفاده از رمز نگاری و نرم افزارها به عنوان ابزاری برای تحقق این اهداف بودند . بهترین جا برای انتشار ایده بیت کوین بود . افراد مختلفی بعد از ایدش و اومدن در موردش نظر دادند ، بعضی ها هم حتی مسخرش کردند اما ساتوشی درحال ساخت نرم افزاری بود که ایده ی این مقاله رو اجرایی میکرد . بیت کوین ژانویه سال 2009 یعنی چند ماه بعد از انتشار مقاله نرم افزار بیت کوین به شکل عمومی منتشر کرد . همون موقع انتشار نرم افزار حتی ساعتی نگذشته بود که اولین افراد مثل Dustin Tramel و Hal Finney و خیلی های دیگه اونو اجرا کردند و بعضی ها هم همراه ساتوشی شروع کردن به ماین کردن اولین بلاک ها و تولید اولین کوین های شبکه بیت کوین . ساتوشی همون موقع ها هم بود که دامین وب سایت Bitcoin.org به شکل ناشناس خریداری کرد . میگن که شاید خودش رفته بود کشور پاناما و یا یه کسی رو اونجا فرستاده بود که با کپن یا یه جور گیفت کارت که توی دکه ها میشد خرید این دامین رو خریداری کنه و اینطوری ردی از خودش نزاره . ساتوشی خیلی داستان ها داره کارهایی که کرد صحبت هایی که کرد و اهدافی که ازشون صحبت کرد . آدم های اون دوران کلی داستان تعریف میکنند که چه اتفاق هایی افتاده بود ، ولی شاید بهتره که یه موقع دیگه تعریفشون کنیم . ساتوشی یکی دو سالی کد میزد و از پشت یک User Name ناشناس فعالیت میکرد تا بالاخره تو سال 2011 یهو پروژه رو رها کرد و از چشم ها پنهان شد .

ضیا : بعضیا سعی کرده بودند که هویت ساتوشی رو پیدا کنند ، بعضی ها هم که نه ، خیلی ها . خبرنگارها ، محقق ها ، یه سری آدم های اولیه که تو دنیای بیت کوین فعال بودند ، همه دنبال هویتش بودند . مثلا یکی بود که تاریخ و ساعت همه پست های ساتوشی رو توی نرم افزار گذاشته بود ، بعد سعی کرده بود که ساعت های فعالیتش رو بررسی کنه که ببینه این آدم احتمالا از کدوم کشور بوده ولی کل نتیجه ای که بهش رسیده بود این بود که ساتوشی احتمالا ژاپنی نیست صرفا چون اسمش بالاخره شبیه ژاپنیاست دیگه ساتوشی ناکاموتو ، ولی متوجه شد که احتمالا ژاپنی نیست چون اگه بود اون وقت تو ساعات 2 شب تا 8 صبح به ساعت ژاپن انگار کار میکرده که و محتمل هم به نظر نمیرسه چون آدم ها تو اون ساعت ها کار نمیکنن که یا که بعضی ها کلمات زبان انگلیسی که مینوشته رو تحلیل میکردن که از ملیتش سر در بیارن و گفتن بیشتر بهش میخوره که از کشور انگلیس باشه چون تو پست ها و متن هایی که گذاشته بوده مثل انگلیسی ها حرف میزده . مثلا یک کلمات خاص زبان انگلیسی رو و فرهنگ انگلیسی رو استفاده میکرده . یه سری خبرنگارها هم دنبال ساتوشی بودند ، معروف ترینشون اون بود که اسمش رو حالا یادمون نمیاد ولی چون آدم مهمی هم نیست البته ولی یک کارمند پیر بیچاره ای به اسم دریان ناکاموتو رو پیدا کرده بود بعد بدون هیچ دلیلی میگفت این ساتوشیه ! احتمالا وقتی اینجا و اونجا عکسی از ساتوشی میخوان استفاده کنند عکس این پیرمرد بیچاره رو دیده باشید . یه پیرمرد ژاپنی با عینک گرد که از همون دوران عکسش رو به عنوان شوخی خیلی ها به جای ساتوشی استفادش میکنند .

سارا : ولی چرا اصلا دنبال این موضوع میریم . چرا میخوایم بدونیم که هویت ساتوشی کیه !آیا چون تعداد کوین زیاده داره چون یه سری ها تحلیل کردند که احتمالا ساتوشی یه میلیون تا بیت کوین داشته باشه گرچه قطعی نیست اما خوب واقعا اگه اینقدر کوین داشته باشه و هنوزم بهشون دسترسی داشته باشه شاید بتونه مقلا با فروختنشون روی قیمت بیت کوین تاثیر بذاره . منطقیه ولی خوب فقط همین یه دلیله!

ضیا : نمیدونم! شاید چون خیلی ها فکر میکنند که اگه ساتوشی برگرده میتونه رو شبکه بیت کوین و آیندش تاثیر بذاره ولی خوب اینطوری نیست چون نمیتونه تاثیر بذاره . همین الان هم شبکه بیت کوین خیلی فرق داره با اون چیزی که قبلا بوده و حتی ایده ها و افکار اولیه ساتوشی هم فاصله گرفته . الان شبکه بیت کوین به حدی از عدم تمرکز رسیده که حتی اومدن ساتوشی روی غیرمتمرکز بیت کوین و آیندش نداره . قسمت قبلی یعنی قسمت نهم لانه خرگوش رو اگه گوش داده باشید در مورد این که شبکه بیت کوین چقدر غیرمتمرکزه و این عدم تمرکزش به چه شکله . صحبت کردیم ولی بیان بگیم که کاندیدای ساتوشی بودن کیان ! بعضی از افراد هستند که خیلی اسمشون میان که شاید اینا ساتوشی باشن . مثل هال فینی که توی قسمت سوم لانه خرگوش سرگذشتش رو گفتیم . سابقش ابداعاتش و علایقش از ده ها پیش . طوریه که انگار که کسی باشه که میخواست بیت کوین رو بسازه . شاید هال فینی واقعا ساتوشی میتونسته باشه و یا این که شاید واقعا بوده .

سارا : آره دقیقا و طوری هم بود که از همون روزهای اول توی جامعه بیت کوین بود و تا روز های آخر عمرش هم روی بیت کوین کار کرد . توصیه میکنم حتما قسمت سوم لانه خرگوش رو بشنوید چون سرگذشت خیلی عجیب و جالبی داشته هالفینی . خوب دیگه کیا کاندید ساتوشی بودند و هستند و در موردشون چه صحبت هایی میشه !

ضیا : Nick Szabo یا Adam Back رو هم دیدم که اشاره میکنند . Nick Szabo کسیه که سالها در مورد پول ، تاریخش و فلسفش و این موضوعاتش نوشته ، یه دانشمند علوم کامپیوتر هم هست ، فلسفه و حقوق هم خونده و مهمتر از همه اینا سال 2005 یه مقاله نوشته که ایده یه جور ارز دیجیتالی رو میده که اسمش در کمال تعجب خیلی شبیه بیت کوینه . اسمش بیت گولد بود . Nick Szabo تا همین امروز هم توی دنیای بیت کوین خیلی فعاله و به این موضوع هم خیلی علاقه داره. برای همینه که خیلی ها فکر میکنن که واقعا Nick Szabo خود ساتوشی بوده که بیت کوین هم علاقه داده و ایده هایی شبیه اون داده و خوب Adam Back هم یکی از اون اشخاصیه که باز احتمال بالایی داره گرچه که خودش هم بارها رد کرده و تو سال های اولیه بیت کوین اصلا ایده بیت کوین رو قبول نداشته ولی Adam Back از معدود انسان هایی که اسمش تو رفرانس های وایت پیپر بیت کوین اومده ، چون یه دهه قبل از بوجود اومدن بیت کوین یه سیستمی رو ابدعا میکنه که اسمش hashcash بوده این سیستم توان پردازشی مصرف میکرده و کوینز ضرب میکرد ولی هدفش چیز دیگه ای بود و یه جور سیستم ضد اسپم ایمیل بود . این سیستم یه ذره آشنا به نظر نمیاد نه ! چون این سیستم درواقع همون چیزیه که ایده ماینیگ رو ساتوشی رو از اون الهام گرفته برای همینه که توی وایت پیپر ساتوشی به Adam Back رفرنس داده . Adam Back هم سایفرپانک بوده تو جامعه سایفرپانک ها و حوزه رمزنگاری خیلی فعال بوده برای همین باز خیلی تقویت میکنه احتمال این که ساتوشی باشه .

سارا :جالبه این افراد که این قدر پشتوانه برای ساتوشی بودن دارند هیچ وقت ادعای ساتوشی بودند نکردند . اما بعضی اشخاص هستند که ادعا میکنند که ساتوشی اند . یکیشون شارلاتانیه به اسم Craig wright که سرمایه زیادی داره و دائم صحبت های جنجالی میکنه و برای جنجال به پا کردن هم هزینه هم میکنه . مثلا همین اخیرا بعد از تموم شدنش دادگاهش که خانواده کلیمن همکار سابقش از اون شکایت کرده بودن ادعا کرد که این دادگاه ثابت میکنه که ساتوشیه . در صورتی که اصلا موضوع دادگاه در مورد چیز دیگه ای بوده و از این نوع جنجال ها برای جلب توجه استفاده میکنه . Craig wright هم سابقه خیلی بدی داره . مثلا بارها اومده شواهد رمزنگاری جلع شده ارائه کرده که بگه ساتوشیه . ولی محققان علوم رمزنگاری و اشخاص زیادی توی فضای آکادمی دستشو رو کردن و ثابت کردن که شواهدش جعلیه یا که دروغ های زیادی گفته که بعد از مدتی واضح شدند . چند باریه هم مستنداتی رو جعل کرد که توی Arshive.org هرکسی میتونست ببینه که مستندات دستکاری شده و جعلی اند و الان هم که اداعای توخالی جدیدی رو کرده و به دادگاه گفته که اون ساتوشیه ، که مجددا کاملا دروغه و دادگاه اصلا در مورد موضوع دیگست و سالهاست که افراد تو Community از موضوع اون دادگاه اطلاع دارند .

یک شارلاتان به معنای واقعی . توی جزئیات پادکست یک لینک میزاریم از یه لیست بلند بالا از دروغها و جعل های Craig wright که اگه کسی علاقه داشت بتونه اونا رو دنبال کنه . به هرحال من فرض میکنم که ساتوشی بعد از این همه سعی که برای ناشناس کرده نباید هدفش جار زدن باشه ، درسته ! ضیا : در واقع فقط هم این نیست ساتوشی راهی هم برای ثابت کردن هویتش نزاشته ، جالبه . میدونیم که شدیدا رو ناشناس موندن خودش کار کرده . مثلا اون کاری که برای ثبت دامین تو پاناما انجام داده که یخورده پیش گفتیم جوری انجامش داده که هیچ اطلاعاتی نخواسته ازش جا بمونه ، چرا چون نمیخواسته بعدا از این اطلاعات بشه استفاده کرد و بهش بشه ارجاع کرد و پیداش کرد و حتی جنسیس بلاک یا همون شماره صفره شبکه بیت کوین که اولین بلاک شبکه بیت کوین هست رو همه میدونیم که توسط ساتوشی ماین شده و 50 تا بیت کوین هم توش تولید شده اونموقع که خیلی عجیبه . تنها کوین هایی هستند که عمدا طوری طراحی شدند که قابل خرج کردند نباشند و توی شبکه بیت کوین نباشه و تو شبکه بیت کوین امکان خرج کردنشون واقعا وجود نداره

، انگار هدفی پشت این کار بوده ، یکی دلیلی داشته که انگار ساتوشی اینو انجام داده ، شاید میخواسته راهی برای برگشتن نذاره یا یه چیز دیگه هم که میتونیم بگیم اینه که نرم افزار بیت کوین رو از همون روز اول عمومی منتشر کرده که آدم های دیگه هم بیان کنارش ماین کنند و یه جور تعدد و شلوغی ایجاد کنه برای خودش که ما نتونیم قطع به یقین از بررسی بلاک های شبکه بیت کوین بتونیم بفهیم که کدوم بلاک ها رو ساتوشی ماین کرده و کدوماشو دیگران ماین کردند گرچه بازم اشاره کردیم که تحلیل هایی انجام میدند که مثلا فلان بلاک ها ماله ساتوشیه ، فلان کوین ها ماله ساتوشیه ولی خوب اینا تحلیله ، اصلا قطعی نیستند . دیگه چی میمونه برامون . یه روش که شاید نزدیک تر از همه این دلایل به حقیقت و هویت ساتوشی باشه امضا کردن با private آدرسی باشه که توی جنسیس بلاک یا همون بلاک صفر شبکه بیت کوینه است .

اما این هم نمیشه مدرکی قطعی درنظر گرفت چرا چون یه سری احتمالات وجود داره . مثلا ساتوشی ممکنه یه تیم باشه نه یه نفر پس اونوقت اگه کسی بخواد ادعا کنه و یه امضای رمزنگاری با کلید خصوصی تولید کنه محتمله که بقیه اعضای تیم نخوان خودشون رو افشا کنند . اون وقت یه نفر به تنهایی میتونه به اشتباه ادعا کنه و خودشو به جای ساتوشی جا بزنه یا که امکان سرقت رفتن private key توسط هم تیمیش، همکارش یا اطرفیاش وجود داره و این جور سناریوهایی باعث میشه که ما نتونیم حتی این مورد هم به عنوان یه اثبات قطعی درنظر بگیریم .خصوصا از اونجایی که شخصی مثل ناکاموتو هدفش این بوده که مخفی بمونه . ساتوشی خوشبختانه احتمالا خودش هدفی از ناشناس بودنش داشته و برای همینه که راهی برای ثابت کردن نگذاشته . سارا به نظرت چرا ساتوشی این همه سعی کرده که ناشناس بمونه ! هدفش چی بوده !

سارا : چون یه سیستم غیر متمرکز ساخته . یه سیستمی ساخته که هیچ نقطه شکست مرکزی براش وجود نداره . ساتوشی با شناس شدن و یا موندش توی بیت کوین تبدیل به یه رهبر برای بیت کوین میتونست باشه و خودش یه نقطه شکست برای بیت کوین باشه . از سمت دیگه هم کاری که داشته میکرده یعنی ساختن بیت کوین میتونست در آینده خیلی موضوع حساس و ارزشمندی از آب در بیاد چرا که سیاست پولی داره و میتونست تهدیدی برای سازمان های نظارتی ، بانک های مرکزی و دولت ها باشه . هرکسی هم به جای اون بود هویت خودشو فاش نمیکرد وگرنه میتونست تو دردسرهای جدی بیوفته . جایی که وایت پیپر بیت کوین رو هم منتشر کرده سایفرپانک میلینگ لیست بود که گفتیم یه جور انجمن بوده برای فعالان آزادی ، نرم افزار ، حریم خصوصی و استفاده از رمزنگاری برای اهدافش . جایی که خیلی ها هم ناشناس فعالیت میکنند و اهمیت چنین موضوعی رو میدونن و ساتوشی با این فرهنگ خیلی خوب آشنا بود . از دغدغه هاش بود و بهش فکر میکرد و شاید حتی خیلی افکار و نظرات جالبیه هم درمورد ناشناس بودن و حریم خصوصی داشته . الان یه لحظه برگردیم به اون نقل قول از رمان نام های واقعی و بهش فکر کنیم .

جادوگری که اسم واقعیش رو افشا میکرد دیگه جلوی دشمنش تاب و توان نداشت . Julian Sanchez یه فعال و ژورنالیست توی حوزه حقوق بشر بود که خیلی از جنایت ها و مستندات فساد تو دولت ها رو افشا کرد . سال ها از دست دولت ها فراری بود ولی در آخر الان توی آمریکا زندانیه . یا خیلی افراد دیگه مثل Julian Sanchez که اسم و هویتشون رو اگه فاش نمیکردند شاید از دشمنشون شکست نمیخوردند .

برای من یا ضیا یا شماره که دارید این پادکست رو گوش میدید اسمتون شاید یه مسئله روزمره و عادی باشه و ما خوب اینو انتخاب کردیم اما برای ساتوشی ناکاموتو اسم واقعیش یه رازه مثل رازی که هرکدوم از ماها ممکنه توی نقاطی از ذهنمون نگه داشته باشیم و هیچوقت به کسی نخواهیم بگیم . ماها اینو انتخاب کردیم که اون راز رو نگیم چون شاید زندگیمون به اون راز وابسته باشه . هویت ساتوشی هم یه رازه که خودش انتخاب کرده که فاش نکنه چون شاید مسیر زندگیش بهش وابستست .

اگه علاقه دارید نوشته های ساتوشی رو بخونید Nakamoto institute همه نوشته های ساتوشی رو یه جا جمع کرده که لینکش رو توی جزئیات پادکست میزاریم اگه سرچ کنید Book of satoshi یعنی کتاب ساتوشی میتونید خیلی راحت اونو پیدا کنید .

سارا: لانه‌ی خرگوش اول هر هفته منتشر می‌شه و می‌تونید از اسپاتیفای، انکر‌اف‌ام، کست‌باکس و پلتفرم‌های ‌استریمینگ دیگه اون رو دنبال کنید. علاوه بر اون، توی کانال تلگرام و یوتیوب ضیا صدر هم هر قسمت آپلود می‌شه. کافیه اسم لانه‌ی خرگوش رو به فارسی توی این پلتفرم‌ها سرچ کنید تا ما رو پیدا کنید. برای دسترسی مستقیم، همه‌ی پلتفرم‌های ما توی انکر قرار داره. فقط کافیه https://anchor.fm/RHJ رو تایپ کنید. صفحه‌ی پادکست ما رو فالو یا سابسکرایب کنید که از منتشر شدن قسمت‌های جدیدش مطلع بشین و بتونید اون رو دنبال کنید. اگه نظری یا پیشنهادی هم دارید می‌تونید با توییتر ضیا یا توی بخش‌های کامنت‌ پادکست با ما درمیون بذارید. فعلا تا هفته‌ی بعد و قسمت بعدی.